دانشگاه شهید باهنر کرمان و انجمن مهندسی شیمی ایران
نشریه علوم و مهندسی جداسازی
2008-3963
6
2
2015
01
21
تاثیر نانوذرات سیلیکا بر کارایی جداسازی غشای پلیمری آلیاژی ABS/PVAc برای جداسازی هلیم از متان
1
10
FA
سمانه
بنده علی
دانشگاه اراک
samaneh_bandehali@yahoo.com
عبدالرضا
مقدسی
دانشگاه اراک
a-moghadassi@araku.ac.ir
علی
کارگری
دانشگاه صنعتی امیرکبیر (پلی تکنیک تهران)، پردیس ماهشهر، آزمایشگاه تحقیقاتی فرآیندهای غشایی (MPRL)
ali_kargari@yahoo.com
حمیدرضا
سنایی پور
دانشگاه صنعتی امیرکبیر (پلی¬تکنیک تهران)، پردیس ماهشهر، آزمایشگاه تحقیقاتی فرآیندهای غشایی (MPRL)
h.sanaee@yahoo.com
10.22103/jsse.2015.681
در دو دهه اخیر بهبود عملکرد غشاهای پلیمری برای جداسازی گازها مورد توجه بسیاری از پژوهشگران قرار گرفته است. یکی از روش های عملی و مهم در این زمینه، افزودن مواد معدنی، مانند نانوذرات سیلیکا، در شبکه پلیمری و ایجاد غشای شبکه آمیخته است. در این پژوهش، نخست اثر افزودن مقادیر مختلف پلی وینیل استات (PVAc) در ترکیب با اکریلونیتریل-بوتادین-استایرن (ABS) برای تشکیل غشای آلیاژی ABS/PVAc به منظور جداسازی گاز هلیم از متان، بررسی شد. سپس، با انتخاب مطلوب¬ترین ترکیب غشایی از نظر تراوایی هلیم و گزینش¬پذیری آن نسبت به متان، اثر افزودن مقادیر مختلف نانوذرات سیلیکا در شبکه این غشاء بررسی شد. نتایج نشان داد که با افزودن 3 درصد وزنی نانوذره سیلیکا به غشای آلیاژی ABS/PVAc(20%) تغییرات قابل توجهی در مقدار تراوایی هلیم (از 3/6 به 59 بارر) ایجاد شد. این در حالی است که میزان گزینش¬پذیری از 45 به 2/6 کاهش یافت. در گام آخر برای اصلاح گزینش¬پذیری، اثر سازگارکنندگی لاستیک استایرن بوتادین (SBR) با اقزودن 15-3 % وزنی از آن به غشای شبکه آمیخته ABS/PVAc(20%)/SiO2(3%) آزموده شد. در نهایت مشخص شد که غشای محتوی 15 درصد وزنی SBR، با میزان تراوایی 42 بارر برای هلیم و گزینش¬پذیری 52 نسبت به متان، دارای مطلوب¬ترین خواص جداسازی می¬باشد. همچنین با تغییر فشار از 1 تا 8 بار، مقدار تراوایی تا فشار 4 بار کاهش یافت و در فشارهای بیشتر از آن تغییر قابل¬توجهی در مقادیر تراوایی مشاهده نشد.
غشای نانوکامپوزیتی,جداسازی گاز,نانوذرات سیلیکا
https://jsse.uk.ac.ir/article_681.html
https://jsse.uk.ac.ir/article_681_3bcbb9d6bb36f2649036f25e5570bce5.pdf
دانشگاه شهید باهنر کرمان و انجمن مهندسی شیمی ایران
نشریه علوم و مهندسی جداسازی
2008-3963
6
2
2015
01
21
بررسی اثر پیوند هیدروژنی بر پیش بینی جذب مخلوط اتانول/آب در غشاء پلیمری پلی دی متیل سیلوکسان (PDMS) در فرآیند تراوش تبخیری به روش الگوریتم ژنتیک
11
20
FA
علی
شکوهی
دانشگاه صنعتی امیرکبیر
ali.shokouhi88@yahoo.com
غلامرضا
پازوکی
دانشگاه صنعتی امیرکبیر
ghpazuki@aut.ac.ir
احمدرضا
رئیسی
0000-0002-0878-9195
عضو هیئت علمی
raisia@aut.ac.ir
عبدالرضا
اروجعلیان مشهدی
دانشگاه صنعتی امیرکبیر
aroujali@aut.ac.ir
10.22103/jsse.2015.682
در این مقاله رفتار جذب مخلوط اتانول/آب در غشای پلیمری پلیدیمتیلسیلوکسان (PDMS) در دو دمای °C 45 و 60 در غلظتهای مختلف خوراک، توسط مدل انرژی آزاد گیبس UNIQUAC و مدل اصلاح شده با اثر پیوند هیدروژنی UNIQUAC-HB بررسی شده است. قدرت پیشبینی دو مدل، اثر پیوند هیدروژنی، غلظت و دمای خوراک بر فرآیند جذب سیستم مذکور مطالعه شده است. با فرض برقراری تعادل ترمودینامیکی اجزاء در دو فاز موجود، پارامترهای تنظیمی مدلها با روش الگوریتم ژنتیک تخمین و سپس جزء حجمی اجزاء محاسبه شده است. نتایج، تطابق خوبی بین مقادیر پیشبینی شده با مدل UNIQUAC و دادههای آزمایشگاهی را نشان میدهد که به ترتیب برای دماهای °C 45 و 60، درصد خطا برابر 2/4 و 4/4 میباشد. در نظر گرفتن اثر پیوند هیدروژنی در مدل UNIQUAC-HB موجب کاهش درصد خطا به 8/3 و 4 برای دماهای مذکور و تطبیق بهتر نتایج مدل و دادههای آزمایشگاهی میشود. جذب اتانول و جذب کلی با افزایش غلظت اتانول در خوراک مایع ورودی، افزایش و جذب هر دو جزء با افزایش دما، افزایش مییابد.
جذب,مخلوط اتانول/آب,پلی دی متیل سیلوکسان (PDMS),مدل UNIQUAC و مدل UNIQUAC-HB,الگوریتم ژنتیک
https://jsse.uk.ac.ir/article_682.html
https://jsse.uk.ac.ir/article_682_77d3fac33046e1ab1fe0022934800dff.pdf
دانشگاه شهید باهنر کرمان و انجمن مهندسی شیمی ایران
نشریه علوم و مهندسی جداسازی
2008-3963
6
2
2015
01
21
جذب انتخابی یونهای لیتیم با استفاده از نانو کریستال های MnO2
21
30
FA
سعید
زندوکیلی
بخش مهندسی معدن - دانشگاه شهید باهنر کرمان
saeedzand2001@yahoo.com
مریم
احتشام زاده
بخش مهندسی مواد- دانشگاه شهید باهنر کرمان
ehtesham@mail.uk.ac.ir
محمد
رنجبر
بخش مهندسی معدن- دانشگاه شهید باهنر کرمان
m.ranjbar@uk.ac.ir
10.22103/jsse.2015.683
هدف اصلی این تحقیق سنتز جاذب¬های مناسب برای جداسازی انتخابی یون لیتیم از محلول¬های آبی است. در این راستا در مرحله اول اکسایشگر نانو ساختار MnO2، پیشماده اسپینلی Li-Mn-O و نانو¬لوله¬های MnO2 جاذب لیتیم به روش هیدروترمال کنترل شده تحت دو شرایط مختلف سنتز شدند. ویژگی¬های ساختاری و قابلیت تبادل یونی این جاذب¬ها توسطXRD ، SEM، ایزوترم جذب لیتیم، سینتیک و اندازه¬گیری میزان انتخاب¬پذیری جاذب¬ها مورد مطالعه قرار گرفت. نتایج حاصل از این تحقیق نشان می دهند که نانو لوله¬های MnO2 عمدتاً با قطری حدود 30-60 نانومتر و طولی معادل 5/0-2 میکرومتر دارای خاصیت جذب مناسب یون لیتیم می-باشند. ضریب توزیع تعادلی(Kd) جاذب¬ها که به¬ترتیبِ یون¬های Li+ << Mg2+ < K+ < Na+ می¬باشد، حاکی از انتخاب¬پذیری بالا در جذب یون Li+ می¬باشد. ایزوترم جذب از معادله لانگمیور تبعیت نموده و حداکثر ظرفیت جذب تک لایه ای یون لیتیم در شرایط بهینه mmol/gr 45/4 تعیین گردید. بر این اساس به نظر می رسد که جاذب¬های سنتز شده از پتانسیل خوبی برای استخراج لیتیم از شورابه¬ها و آب دریا برخوردار باشند.
لیتیم","نانو ساختار","MnO2","جاذب یونی"," انتخاب پذیری
https://jsse.uk.ac.ir/article_683.html
https://jsse.uk.ac.ir/article_683_ca4088bf28243691e4767ec6b41a3509.pdf
دانشگاه شهید باهنر کرمان و انجمن مهندسی شیمی ایران
نشریه علوم و مهندسی جداسازی
2008-3963
6
2
2015
01
21
بررسی بیولیچینگ کنسانتره کالکوپیریتی کانه مس مزرعه با استفاده از باکتری گرمادوست اسیدیانوس بریرلی در ظروف لرزان
31
44
FA
محمد رضا
صمدزاده یزدی
دانشگاه تربیت مدرس
samadzadehyazdi@yahoo.com
محمود
عبدالهی
استاد گروه فرآوری مواد معدنی، بخش مهندسی معدن، دانشکده فنی و مهندسی، دانشگاه تربیت مدرس
minmabd@modares.ac.ir
سید محمد
موسوی
استادیار گروه بیوتکنولوژی، دانشکده مهندسی شیمی، دانشگاه تربیت مدرس
mousavi_m@modares.ac.ir
احمد
خدادادی
دانشیار گروه فرآوری مواد معدنی، بخش مهندسی معدن، دانشکده فنی و مهندسی، دانشگاه تربیت مدرس
akdarban@modares.ac.ir
10.22103/jsse.2015.684
در این تحقیق به بررسی بازیابی مس از کنسانتره کالکوپیریتی کانه مس مزرعه به وسیله بیولیچینگ با باکتری گرمادوست مطلق اسیدیانوس بریرلی پرداخته شد. سازگار سازی باکتریها با کنسانتره کالکوپیریتی انجام شد. تأثیر pH اولیه بیولیچینگ بر بازیابی مس از کنسانتره مورد بررسی قرار گرفت. متغیر های غلظت باکتری، غلظت مس، غلظت آهن، pH و پتانسیل اکسیداسیون و احیاء، اندازه گیری و بررسی شد و جامدهای باقیمانده از آزمایشها مورد شناسایی با روش XRD قرار گرفت، که گوگرد عنصری و جاروسیت پتاسیم به عنوان محصولهای اصلی بیولیچینگ شناسایی شدند. مشخص گردید که pH اولیه آزمایش تأثیر زیادی بر بازیابی مس دارد، به طوری که pH اولیه کم (0.9) باعث تأخیر در رشد باکتریها و pH زیاد (1.5) باعث رسوب شدید جاروسیت شد. در نتیجه با انتخاب بهینه pH اولیه میتوان توأم با فراهم آوردن شرایط لازم برای رشد باکتریها، رسوب جاروسیت را به تأخیر انداخت. بررسی تأثیر درصد جامد نشان داد که افزایش آن تا 7% ممانعتی برای رشد و فعالیت اکسایشی باکتریها به وجود نمیآورد و محلولی با غلظت مس 8 گرم بر لیتر بعد از 6 روز حاصل گردید. در ادامه به بررسی مکانیزمهای ارائه شده در تحقیقهای گذشته برای بیولیچینگ با باکتریهای دمای متوسط و دمای بالا پرداخته و با نتایج تحقیق حاضر مقایسه شد .
بیولیچینگ,کنسانتره کالکوپیریت,اسیدیانوس بریرلی
https://jsse.uk.ac.ir/article_684.html
https://jsse.uk.ac.ir/article_684_8372ff6452360eaacff22579c068bc6c.pdf
دانشگاه شهید باهنر کرمان و انجمن مهندسی شیمی ایران
نشریه علوم و مهندسی جداسازی
2008-3963
6
2
2015
01
21
ارزیابی پارامترهای عملیاتی استحصال روی از لجن کوره بلند با استفاده از روش های شیمیایی، فیزیکی و مکانیکی- شیمیایی
45
57
FA
سید احمد
شریف نیا
دانشجو کارشناسی ارشد، بخش مهندسی مواد، دانشکده فنی و مهندسی، دانشگاه باهنر کرمان
sharifnia.ahmad@yahoo.com
سهیل
سروشیان
عضو هیئت علمی، بخش مهندسی مواد، دانشکده فنی مهندسی، دانشگاه باهنر کرمان
soheil4@uk.ac.ir
شهریار
شرفی
عضو هیئت علمی، بخش مهندسی مواد، دانشکده فنی و مهندسی، دانشگاه باهنر کرمان
sh_sharafi@uk.ac.ir
10.22103/jsse.2015.686
لجن کوره بلند ذوب آهن اصفهان حاوی فلزات سنگین بوده و دفع نامناسب آن ها برای محیط زیست مضر است.با توجه به درصد بالای آهن موجود در لجن، بازیابی این عنصر از آن ارزشمند خواهد بود. در این میان حضور حدودا 4 درصد روی در لجن،قابلیت بازیابی آهن را به صورت مستقیم محدود می کند. هدف از این تحقیق یافتن روش بهینه به منظور حداکثر انحلال یون روی و حداقل انحلال یون آهن توسط روش های لیچینگ اتمسفری، ماکرویو لیچینگ، جدایش مغناطیسی، التراسونیک، آماده سازی حرارتی، لیچینگ تحت فشار، مکانو شیمیایی و لیچینگ ترکیبی بوده و هم چنین بررسی پارامترهای مؤثر نظیر دما، غلظت حلال، نسبت مایع به جامد و زمان می باشد. نتایج نشان می دهد که روش آماده سازی حرارتی و لیچینگ قلیایی، انحلال روی را 85 درصد افزایش داده و کم ترین میزان انحلال آهن (2/1 درصد) را به دنبال دارد. مهم¬ترین پارامترها در انحلال روی، دما (90 درجه سانتی گراد) و غلظت عامل لیچینگ (6مولار) بوده و پارامتر دما در انحلال آهن بیش ترین تأثیر را داشته است.
هیدرومتالورژی,لجن کوره بلند,استحصال روی,ماکرویو لیچینگ,لیچینگ مکانو شیمیایی
https://jsse.uk.ac.ir/article_686.html
https://jsse.uk.ac.ir/article_686_242144cac65bddf25ad9465bdb3d5ff0.pdf
دانشگاه شهید باهنر کرمان و انجمن مهندسی شیمی ایران
نشریه علوم و مهندسی جداسازی
2008-3963
6
2
2015
01
21
تصحیح ایزوترم لانگمویر در فرآیندهای جذب سطحی وابسته به pH
59
68
FA
علی
علی¬پور نجمی
دانشکده مهندسی شیمی،دانشگاه علم و صنعت ایران
ali_alipour@chemeng.iust.ac.ir
رضا
ظاهربومی
دانشکده مهندسی شیمی،دانشگاه علم و صنعت ایران
reza.zaher@chemeng.iust.ac.ir
احمد
رهبر کلیشمی
هیات علمی
ahmadrahbar@iust.ac.ir
10.22103/jsse.2015.687
معادلات ایزوترم تحلیلی مانند لانگمویر و فرندلیچ برای مدل کردن فرآیند جذب سطحی بطور گسترده ای استفاده می شوند. اگرچه این ایزوترم ها اصولا برای شبیه سازی داده های جمع آوری شده در یک مقدار pH ثابت معتبر هستند و براحتی نمی توان از آن برای شبیه سازی داده های وابسته به pH استفاده کرد. بنابراین، بسیاری از مطالعات فرآیندهای جذب سطحی از مدلهای عددی مانند کمپلکس سطح استفاده می کنند که نسبت به ایزوترم های تحلیلی متداول بسیار پیچیده و وقت گیر هستند. در این مطالعه، یک مدل ایزوترم جدید ارائه شده که می تواند برای شبیه سازی جذب سطحی وابسته به pH بکار رود. ایزوترم ارائه شده بر مبنای ایزوترم لانگمویر است که در آن رابطه ی بین ثوابت لانگمویر با pH بررسی شده است. اعتبار ایزوترم جدید ارائه شده نیز با پیش بینی میزان جذب نیکل گزارش شده در منابع بررسی شد. بررسی ها نشان داد که خطای میانگین مقدار پیش بینی جذب توسط مدل پیشنهادی با مقدار پیش بینی جذب توسط مدل عددی استفاده شده در منابع حدود 13% است. ایزوترم تحلیلی ارائه شده می تواند پیچیدگی مدل سازی های عددی و مقدار محاسبات را کاهش دهد.
جذب سطحی,ایزوترم,لانگمویر,pH
https://jsse.uk.ac.ir/article_687.html
https://jsse.uk.ac.ir/article_687_46b798f294d2ca1f87ada6f9625d7659.pdf
دانشگاه شهید باهنر کرمان و انجمن مهندسی شیمی ایران
نشریه علوم و مهندسی جداسازی
2008-3963
6
2
2015
01
21
تاثیر نگهداری آلیاژ Al-0.7 wt% Mg در حالت مذاب بر حذف عیب اکسید فیلم دولایه
69
78
FA
امینه
شفایی
دانشگاه شهید باهنر کرمان
eng.amineshafaei@gmail.com
رامین
رئیس زاده
عضو هیئت علمی
rraiszadeh@yahoo.com
10.22103/jsse.2015.689
در این تحقیق تاثیر نگه داری آلیاژ آلومینیم حاوی ۰/۷درصد وزنی منیزیم در حالت مذاب بر حذف عیب اکسید فیلم دولایه از مذاب و پراکندگی خواص مکانیکی قطعه ریختگی توسط آنالیز آماری ویبول و مطالعه سطوح مقاطع شکست نمونه های تست کشش مورد بررسی قرار گرفت. نتایج حاصل از این تحقیق نشان دادند که پراکندگی مقادیر استحکام کششی نمونه ها با نگه داری آلیاژ در حالت مذاب تا ۶۰ دقیقه افزایش یافته و متعاقبا در زمان ۲۵۰ دقیقه کاهش یافت. مطالعه سطوح مقاطع شکست و مقایسه نتایج حاصل از آنالیز آماری ویبول با نتایج موجود در منابع، نظریه ایجاد پیوند بین لایه های اکسیدی عیوب اکسید فیلم دولایه در این آلیاژ پس از زمان نگه داری ۹۰ دقیقه را در شرایط کارگاهی مورد تائید قرار دادند. این نظریه پیش از این تنها در شرایط شبیه سازی شده آزمایشگاهی مورد تحقیق قرار گرفته بود. در این تحقیق همچنین شواهدی دال بر ایجاد پیوند بین لایه های اکسیدی در تصاویر میکروسکوپی مشاهده گردید.
عیب اکسید فیلم دولایه,مذاب آلومینیم,ترمیم,آخال اکسیدی
https://jsse.uk.ac.ir/article_689.html
https://jsse.uk.ac.ir/article_689_be5fe34233e1e1184c83ebce2ef4daa5.pdf
دانشگاه شهید باهنر کرمان و انجمن مهندسی شیمی ایران
نشریه علوم و مهندسی جداسازی
2008-3963
6
2
2015
01
21
بررسی عملکرد جذب بنزن و اتیل بنزن بر روی سیلیکاائروژل و کامپوزیت کربن - سیلیکاائروژل
79
87
FA
اکبر
محمدی
دانشگاه صنعتی سهند
akbar.sut2008@yahoo.com
جعفرصادق
مقدس
هیئت علمی دانشگاه صنعتی سهند
jafar.moghaddas@sut.ac.ir
10.22103/jsse.2015.744
سیلیکاائروژل ها به دلیل داشتن مساحت سطح ویژه بالا و وجود ابعاد قابل کنترل در مقیاس نانومتری، سرعت و ظرفیت زیادی برای جذب آلاینده ها از خود نشان می دهند. در این مقاله، نمونه های جاذب قبل از استفاده، به مدت 4 ساعت در دمای 120 درجه سانتیگراد گاز زدایی شدند. با استفاده از روش وزن سنجی، منحنی رفتار جذب استاتیکی بنزن و اتیل بنزن بر روی سیلیکاائروژل و کامپوزیت کربن فعال- سیلیکاائروژل بدست آمد و منحنی بدست آمده با استفاده از مدل نیروی محرکه خطی (LDF) تطابق داده شد. سپس با استفاده از داده های آزمایشگاهی بدست آمده، ثابت سرعت جذب (k) برای جذب بنزن و اتیل بنزن محاسبه شد. سیلیکاائروژل بیشترین ظرفیت جذب را در جذب سطحی بنزن و اتیل بنزن نشان داد. نتایج حاصل از تحلیل آماری نشان داد که تطابق منحنی جذب سطحی با مدل نیروی محرکه خطی قابل قبول است.<br />سیلیکاائروژل ها به دلیل داشتن مساحت سطح ویژه بالا و وجود ابعاد قابل کنترل در مقیاس نانومتری، سرعت و ظرفیت زیادی برای جذب آلاینده ها از خود نشان می دهند. در این مقاله، نمونه های جاذب قبل از استفاده، به مدت 4 ساعت در دمای 120 درجه سانتیگراد گاز زدایی شدند.
سیلیکاائروژل,ظرفیت جذب تعادلی,سینتیک جذب,مدل نیروی محرکه خطی
https://jsse.uk.ac.ir/article_744.html
https://jsse.uk.ac.ir/article_744_fb797d8a57c2b26bee29a1dddd81adf0.pdf